کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا

کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا.....!!!
یه دستش قطع شده بود اما دست بردار جبهه نبود. بهش گفتند:«با یک دست که نمی تونی بجنگی برو عقب.» می گفت: «مگه حضرت ابوالفضل با یک دست نجنگید؟
 مگه نفرمود: «والله ان قطعتمو یمینی، انی احامی ابدا عن دینی».
عملیات والفجر 4 مسؤول محور بود. حمید باکری بهش مأموریت داده بود گردان حضرت ابوالفضل رو از محاصره دشمن نجات بده با عده ای از نیروهاش رفت به سمت منطقه مأموریت.
... لحظه های آخر که قمقمه را آوردن نزدیک لبای خشکش گفته بود:« مگه مولایم امام حسین علیه السلام در لحظه شهادت آب آشامید که من بیاشامم.»
شهید که شد هم تشنه لب بود هم بی دست......

او در یکی از نامه‌هایش به همسر خود نوشت:
از روزی که ازت جدا شدم، یک ساعت هم وقت ندارم که برایت تلفن که هیچ نامه بنویسم. هیجده گردان به ما مربوط است. منظورم آموزش آنهاست. هم اکنون که برایت نامه می‌نویسم، ساعت ۸ شب است و از ساعت ۱۰ الی ۶ صبح پنج گردان را به مانور خواهیم برد... خیلی برای تو و خانواده و خانه نگرانم. نمی‌دانم وضعتان در چه حالی است؟ باور کن خیلی ناراحت هستم که آیا گرسنه مانده‌اید؟ نفت دارید؟ مریض نیستید؟ پول دارید؟ خدایا خدایا فقط تو می‌دانی و بس که در جیبم فقط ده تومان پول دارم... که نمی‌شود کاری کرد. ازت خواهش می‌کنم مقاومت کن خدا بزرگ است. باور کن نمی‌دانی در چه وضعی هستم. خواهش می‌کنم از وضعیت خودتان برایم بنویس... آیا عذرا گرسنه می‌ماند، شیر دارد یا نه؟ محمد چه کار می‌کند؟ بگو بابا می‌گوید، شرمنده‌ات هستم. خداحافظ به امید پیروزی...
هدیه به روح شهید شاپور برزگر 
دیدگاه ها (۳)

سجاده ی سجاد پر از اشک روان بودچهل سال خودش پای دلش مرثیه خو...

یاحسینای غبار حرمت تاج سر نوکرهانوکری ات شده تنها هنر ...

ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺍﯾﻦ ﺍﺭﺑﻌﻴﻦ ﺭﺍ ﮐﺮﺑﻼ ﺑﺎﺷﻢ ، ﻧﺸﺪ .ﺍﺯ ﻧﺠﻒ، ﭘﺎﯼ ﭘﯿﺎﺩﻩ … ﮐﺮ...

یاحسینکولاک سیدحمیدرضا برقعی:نبرد امام حسین و حضرت عباس با س...

مین جی عصبی نگاه از یوبین گرفت و گنگ گفت : ازش حرف نزنیم یوب...

پارت : ۲۱

تاوان خوشبختی اینده ات را اکنون پس بده

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط