برف اومد

برف اومد...
تو رفتی...
من همیشه از برف متنفر بودم ولی نمیدونستم چرا...
میگن خدا یه چی میده یه چی میگیره...
اخه چرا به من برف داد که دوسش نداشتم و تویی که دوستت داشتم و گرف؟
نه نه...اون ک نگرف تو رو...
تو خودت رفتی...
اصن دوس داشتی بری اونم تو هوای برفی...
دوس داشتی برف بباره رو تموم خاطراتمونو بعد بذاری بری...
یادت باشه ادم برفی نساختیما...وای نشد تو برفا عکس بگیریم...نشد مثه تو فیلما گوله برفی بسازیم پرت کنیم به هم...نشد از ترس لیز خوردن رو یخ خیابون دستتو محکم تر بگیرم...
یادته میگفتم پشتم بهت گرمه؟؟میگفتم تو باعث دل گرمی منی؟؟؟
چرا تو این هوا که خودش یخه گرماتو ازم گرفتی و رفتی؟
ما کنار هم خوشبخت بودیم ...چی شد یهو؟
چرا تا برف اومد تو رفتی؟برفو دوس نداشتی؟
خو اصن فرض میکنیم دوس نداشتی، میومدی میشستی کنارم پرده ها رو میکشیدم برفو نبینی..دستامو مینداختم دور گردنت و تو چشات نگا میکردم و نمیذاشتم بفهمی برف اومده...نمیذاشتم بری....نمیذاشتم بری...
نمیذاشتم بری...
دیدگاه ها (۲)

نوشته دختری که خودش میاد دنبالت یه مشکلی داره،مشکل تو داری ک...

😍 😍 😍

تک پارتی درخواستی

پارت ۲ رسیدین خونه مامانبزرگت از ماشینش پیاده شدی و باهاش خد...

تکپارتی از هان: (وقتی بارداری و....) امروز روزی بود که فهمید...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط