همه چیز میتوانست برعکس باشد

همه چیز میتوانست برعکس باشد.
مثلا بجای جای خالیت همه جا پر بود از بودنت...
به جای دلتنگی دلم پر از تو بود...
همه ات را من داشتم،خودم تنهای تنها...
دیگر نگرانی معنا نداشت حسادت هم رنگ می باخت...
میدانستم جایت امن است.
قرار نیست برای داشتنت با کسی شریک باشم..
آنقدر در خودم قایمت میکردم تا یکی شویم.
میشدم من پر از تو...
میشدی من...
میشدم تو..
از کانال من در تلگرام بازدید بفرمائید*
https://t.me/monlightyy/AAAAAFuoaddonyatiktak2pgXxCsxw
دیدگاه ها (۱)

من گرفتار شبم در پی ماه آمده امسیب را دست تو دیدم به گناه آم...

اصیل که باشیجنس متعهد بودن را خوب میدانیعالم و‌ آدم هم بیاین...

چو سحرگاه ز گلشن مه عیار برآمد چه بسی نعره ی مستان که ز گلزا...

از دست بر قضا خر مـا از کرگی دم نداشت..ازشـمـا چـطـو ر.........

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط