خواب دیدم در کوچه ها

خواب دیدم در کوچه ها
رازهایم را میفروشند…
لَبخند میخرند...
راست است که میگویند لبخند در خواب شُگون ندارد؟
پا بِرهنه  در کوچه مان؛تا کجا دویده ای که این همه گل شُکفته است؟
من و تیرِ چراغ بَرق دردمان یکیست!
شَب که میشود
سَرمان تاریک…دِلمان پر نور
صُبح که میشود
سَرمان سنگین…دِلمان خاموش..♥
دِلمان خاموش..
دِلمان خاموش....
دیدگاه ها (۱)

روزهایم را،خیابان هایِ شَهر می گیرند، شَب هایم رافِکرهایِ تو...

‌‌‌‌راستش را بخواهی آمدم!هر #شَبنہ یڪ بار نہ دو باربہ تعـداد...

شنیده بودم میشود از تهِ فنجانِ قَهوهآنچه بر تو گذشته را،بیرو...

•مَن به مادَرَت حَسودی ام میشود..موهای ژولیده اتصورتِ پُف کر...

{سناریوی شماره ۸} || پارت سی‌و ششم ||نام سناریو: 《 قلبی از س...

صحچپتر ۱۱ _ دفتر خاطرات پنهانشب...آسایشگاه در سکوتی فرو رفته...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط