شانه امن

شانه امن کلیدواژه زندگی ما آدم‌هاست؛ یا دنبال داشتن آنیم، یا می‌خواهیم باشیم.
این، طبیعی ترین، فطری ترین و خداداد ترین احساس لطیفی است که خدا در لایه های ادراکی انسان نهادینه کرده.
شانه امن را می شود به شکل‌های مختلف یافت؛ می شود در فضای مجازی گشت زد، می شود دوستی یافت، می شود بلایند دیت رفت و ... .
من اما امروز در ساحل امنِ این داستان می‌خواهم رازی برایت بگویم: هیچ شانه‌ای امن تر از آن شانه ای که در حریم خانواده یافته باشی پیدا نخواهی کرد.
همان که آمده باشد، دست‌پدرت را بوسیده باشد، راه را آنچنان که رهروان رفتند طی کرده باشد و آخر با تلاش، تو را بدست آورده باشد.
و باز می‌خواهم بگویم شانه ای "نا امن" تر از آن شانه ای که در خیابان و ویسگون و پارک یافته باشی نخواهی یافت.
این، رازی از جنس تجربه بود؛ اگر نپذیرفتی تجربه آن را به تو خواهد قبولاند، فقط امیدوارم آن روز دیر نشده باشد.
پ.ن: نگاره ثبت شده در زمستان ۱۴۰۲، تهران، انقلاب، کافه دکان ۱۹۸۴.
#ازدواج #همسفر_تا_بهشت
دیدگاه ها (۱۰)

زن مظهر جلال و جمال

خدا هست (:

جهان ما/جهان دنیاپرستان

از باران باران تر!

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط