برگ هایی از کتاب خاطرات اردشیر زاهدی داماد شاه
برگ هایی از کتاب خاطرات اردشیر زاهدی داماد شاه5
مراکش از جمله کشورهای فقیر عرب – آفریقایی است که در دوران سلطنت شاه کمکهای مالی و اقتصادی سخاوتمندانهای از ایران دریافت میکرد. حتی سلطان حسن دوم در جنگ با چریکهای مخالف دولت مرکزی (پولیساریو) از ایران کمک نظامی میگرفت و مستشاران نظامی ایران برای این منظور به مراکش رفته بودند.
خود سلطان حسن با والاحضرت اشرف دوستی شخصی داشت و زمانی از ایشان خواستگاری رسمی کرده بود. من به اعلیحضرت عرض کردم که وینستون چرچیل جمله معروفی دارد و میگوید: «دنیا برای شکست خوردگان جایی ندارد!»
شاه گفت: «منظورت این است که ما شکست خوردهایم؟!»
عرض کردم: «اگر شکست نخوردهایم پس اینجا چه میکنیم؟!»
فرزندان شاه در آمریکا تحصیل و زندگی میکردند و بیشتر سرمایههای اعلیحضرت و خانواده پهلوی هم به بانکهای آمریکایی سپرده شده بود. البته اعلیحضرت سرمایههای قابل توجهی هم در بانکهای اروپا و به ویژه سوئیس داشتند.
اعلیحضرت علاقه زیادی به رفتن به آمریکا نشان میدادند و به این ترتیب آمریکا را دچار بحران کرده بودند. اگر آمریکا شاه را میپذیرفت روابطش با دولت جدید ایران بحرانی میشد و منافع حیاتی او در ایران و منطقه به خطر میافتاد و اگر شاه را نمیپذیرفت موجب ناامیدی همه رهبران منطقه و دوستان آمریکا در جهان میشد و آنها نسبت به وفاداری آمریکا دچار تردید میشدند و از خود میپرسیدند که آیا این سرنوشت آینده ما نخواهد بود؟!
اعلیحضرت در خارج که بودیم مرتب غصه میخوردند که چرا در سال 1342 کار را یکسره نکرد و طبق توصیه اسدالله علم (آیتالله) خمینی را به جوخه اعدام نسپرد. ایشان میگفت که در مبارزه با روحانیون، هم پدرشان اشتباه کرد و هم خودش خطر آنها را دست گم گرفت!
حقیقت این بود که در سال 1342 اعلیحضرت بیمیل نبود که کار (آیتالله) خمینی را یکسره کند اما مطابق قانون اساسی نمیتوانست یک مجتهد مسلم را به اعدام بسپارد و از طرفی روحانیون هم ممکن بود علیه دستگاه سلطنت اعلام جهاد کنند! اعلیحضرت تا آخرین لحظات عمر حیاتش هویدا را لعن و نفرین میکرد و او را باعث و بانی نابودی مملکت میدانست.
من در آن لحظات به اعلیحضرت توصیه گذشته خودم را یادآوری کردم همان موقع که آن نامه معروف علیه (آیتالله) خمینی چاپ شد و باعث بروز اغتشاش در کشور گردید من به اعلیحضرت توصیه کردم فوراً هویدا را دستگیر و به جرم نوشتن نامه محاکمه و مملکت را آرام کند! اما اعلیحضرت به جای قبول این نصیحت و توصیه مشفقانه بنده را متهم به خصومت شخصی با هویدا کرد.
مراکش از جمله کشورهای فقیر عرب – آفریقایی است که در دوران سلطنت شاه کمکهای مالی و اقتصادی سخاوتمندانهای از ایران دریافت میکرد. حتی سلطان حسن دوم در جنگ با چریکهای مخالف دولت مرکزی (پولیساریو) از ایران کمک نظامی میگرفت و مستشاران نظامی ایران برای این منظور به مراکش رفته بودند.
خود سلطان حسن با والاحضرت اشرف دوستی شخصی داشت و زمانی از ایشان خواستگاری رسمی کرده بود. من به اعلیحضرت عرض کردم که وینستون چرچیل جمله معروفی دارد و میگوید: «دنیا برای شکست خوردگان جایی ندارد!»
شاه گفت: «منظورت این است که ما شکست خوردهایم؟!»
عرض کردم: «اگر شکست نخوردهایم پس اینجا چه میکنیم؟!»
فرزندان شاه در آمریکا تحصیل و زندگی میکردند و بیشتر سرمایههای اعلیحضرت و خانواده پهلوی هم به بانکهای آمریکایی سپرده شده بود. البته اعلیحضرت سرمایههای قابل توجهی هم در بانکهای اروپا و به ویژه سوئیس داشتند.
اعلیحضرت علاقه زیادی به رفتن به آمریکا نشان میدادند و به این ترتیب آمریکا را دچار بحران کرده بودند. اگر آمریکا شاه را میپذیرفت روابطش با دولت جدید ایران بحرانی میشد و منافع حیاتی او در ایران و منطقه به خطر میافتاد و اگر شاه را نمیپذیرفت موجب ناامیدی همه رهبران منطقه و دوستان آمریکا در جهان میشد و آنها نسبت به وفاداری آمریکا دچار تردید میشدند و از خود میپرسیدند که آیا این سرنوشت آینده ما نخواهد بود؟!
اعلیحضرت در خارج که بودیم مرتب غصه میخوردند که چرا در سال 1342 کار را یکسره نکرد و طبق توصیه اسدالله علم (آیتالله) خمینی را به جوخه اعدام نسپرد. ایشان میگفت که در مبارزه با روحانیون، هم پدرشان اشتباه کرد و هم خودش خطر آنها را دست گم گرفت!
حقیقت این بود که در سال 1342 اعلیحضرت بیمیل نبود که کار (آیتالله) خمینی را یکسره کند اما مطابق قانون اساسی نمیتوانست یک مجتهد مسلم را به اعدام بسپارد و از طرفی روحانیون هم ممکن بود علیه دستگاه سلطنت اعلام جهاد کنند! اعلیحضرت تا آخرین لحظات عمر حیاتش هویدا را لعن و نفرین میکرد و او را باعث و بانی نابودی مملکت میدانست.
من در آن لحظات به اعلیحضرت توصیه گذشته خودم را یادآوری کردم همان موقع که آن نامه معروف علیه (آیتالله) خمینی چاپ شد و باعث بروز اغتشاش در کشور گردید من به اعلیحضرت توصیه کردم فوراً هویدا را دستگیر و به جرم نوشتن نامه محاکمه و مملکت را آرام کند! اما اعلیحضرت به جای قبول این نصیحت و توصیه مشفقانه بنده را متهم به خصومت شخصی با هویدا کرد.
- ۱.۷k
- ۲۹ مرداد ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط