گوشه گرو ساده بودم شهرتم ان گونه بود

گوشه گيرو ساده بودم شهرتم اين گونه بود
كم صميمى ميشدم چون رغبتم اين گونه بود

تا كه ديدم روى او را در دلم آشوب شد
مى شدم آرام با او عادتم اين گونه بود

"مى شود روزى بگويد دوستم داردخدا؟"
در قنوت هر نمازم حاجتم اين گونه بود

در دلم ترس از نگاهش بود اما ناگهان
زل زدم در چشم هايش،طاقتم اين گونه بود

هركجا ميديدمش با هركسى غيراز خودم
مشت ميشد دست هايم،غيرتم اين گونه بود

آتشى افتاد درجانم كه او با ديگريست؟!
درسكوتم سوختم من،حسرتم اين گونه بود

سرنوشتم را نوشته "عاشقىِ بى وصال"
من براى او نبودم ، قسمتم اين گونه بود...
دیدگاه ها (۰)

اون اوایل که گوشت خیلی گرون شده بود یه عده بودن که میگفتن می...

جنبش اصیل منطقه شده تمام آبها رو سر بکشه میکشه که یه قطره آب...

کارشناس صداوسیما: شما هم می‌دانید که در این کشور دزدی‌های کل...

از بردن پرچم ژاپن به استادیوم و شعار خلیج ع ر ب ی رسیدیم به ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط