نمیتوانم نامت را در دهانم

نمیتوانم نامت را در دهانم

و تو را در درونم پنهان کنم

گل با بوی خود چه میکند؟

گندم زار با خوشه؟

با تو سر به کجا گذارم؟

کجا پنهانت کنم؟

وقتی مردم تو را

در حرکت دستهام

موسیقی صدام

توازن گام هایم می بینند

تو که قطره بارانی بر پیرهنم

دکمه طلایی برآستینم

کتاب کوچکی در دستانم

و زخم کهنه ای بر گوشه لبم

با این همه فکر میکنی پنهانی و به چشم نمی آیی؟
#نزار_قبانی

 


#عاشقانه
دیدگاه ها (۳)

کسـی باش...............که عمری با تو بودنیک لحظه!!و لحظه ای ...

پناه می‌برم از بغض در گلو ماندهبه دشت چادر گلدار مادرم گاهی....

چشمانت را برایم پست کنشب ها آسمانمبی ماه است

تو همیشه شلخته ای؛؛با آمدنتدلم را به هم میریزیبا رفتنتذهنم ر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط