بامدادان ک ب سقف تیره و روشن اتاقم خیره میشوم چشمانم فقط
بامدادان ک ب سقف تیره و روشن اتاقم خیره میشوم چشمانم فقط تو را میکاوند وآنگاه ک درآن زمینه تیره و روشن چهره ات را نگارین ریختم دستانم را باز باز با التماس ب سقف دراز میکنم و زمزمه کنان میگویم سوارکارقصه های من بغلم میکنی؟
- ۲.۷k
- ۱۱ فروردین ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط