میخوانمت ولی به دهانم نمیرسی

میخوانمت ولی به دهانم نمیرسی
در لحظه های پر هیجانم نمیرسی

تو، شعر نا تمام منی و تمام شب
میخواهمت ولی به لبانم نمیرسی

گویند عشق میوه ممنوعه خداست
افشا نمیشوی به زبانم نمیرسی

ای بهترین بهانه رفتن به دور دست
این روزها که بی جریانم نمیرسی

دنبال شعر تازه و یک عشق تازه ام
هی تازه میشوی و به پایان نمیرسی..


🍃 🌸
دیدگاه ها (۲)

خسته‌تر از آنم ...که لیوانی چای‌ آرامم کند ،آغوش گرم تو را م...

زندگی تو را داشتن است نداشتن تو را همه دارند ...

شیطنت های من دیوانه را جدی نگیرپشت این لبخند ها سی سال غم دا...

زنها را که می شناسی ؟ دل که می دهند می مانند پای همه چیز ، پ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط