شکستم

شکستم . . .
آنقدر آهسته که صدای شکستنم،

کسی را آزار ندهد . . .
من شکستم ، آنقدر آهسته
که صدای شکستنم را . . .

فقط دیوار های اتاقم شنیدند . . .

صدای شکستنم را قلم و کاغذ شنیدند و
شعر پس دادند . . .
صدای شکستنم را خدا شنید و
سکوت جواب داد . . .
می دانی ؟ اهل گریه نیستم
فقط بغض میکنم
این سخت تر از هر چیزیست
بغض داشته باشی و بخندی . . .
بغض داشته باشی و درس هم بخوانی
خیالت راحت ، از درون شکستم
گفتم که . . .
صدای شکستنم را هیچکس نفهمید . . .
دیدگاه ها (۳)

رفتمنخواست که بمونمصدایم نکردنگفت : نرو، برگرد!!و من رفتم!رف...

ﺣﻮﺍﺳﺖ ﺑــــــﻪ ﺩﻟــﺖ ﺑﺎﺷـــﺪ …ﺁﻥ ﺭﺍ ﻫـــﺮ ﺟﺎﯾـــﯽ ﻧﮕــﺬﺍﺭ …ﺍ...

برگـَـــرد..یادتـــــ ــ ـ را جا گذاشتــــ ـــ ـی..نمی خواهم...

زخمی در پهلویـم است.. روزگار نمک ـ ـ می پاشــد.. و مـن به خـ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط