درد تاریکی ست درد خواستن

درد تاریکی ست درد خواستن
رفتن و بیهوده از خود کاستن
سر نهادن بر سیه دل سینه ها
سینه آلودن به چرک کینه ها
در نوازش، نیش ماران یافتن
زهر در لبخند یاران یافتن
#فروغ
#فروغ_فرخزاد
#درد_تاریکی
#بیهوده
دیدگاه ها (۱)

ای سینه در حرارت سوزان خود بسوزدیگر سراغ شعله آتش ز من مگیرم...

آسمان همچو صفحه دل منروشن از جلوه های مهتابستامشب از خواب خو...

شاید این را شنیده ای که زناندر دل « آری » و « نه » به لب دار...

آری آغاز دوست داشتن استگرچه پایان راه ناپیداستمن به پایان دگ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط