اسم رومان : طلسم عشق
فیک نویس
مایل به پارت بعدی؟
وقتی چشمام رو باز کردم کسی رو دیدم که انتظار دیدنشو نداشتم
یک ساعت قبل: ا/ت: وقتی در جشنواره. بودم دوستی را دیدم که سال ها او را ندیده بودم و انتظار دیدنشو نداشتم.
جی#: سلام دوست قدیمی .
ا/ت: سلام دوست قدیمی من و او بهترین دوست های هم بودیم.چند لحظه بعد کسی را دیدم که برایم باور نکردنی بود.
جی#: آهان راستی معرفی میکنم دوست...پسر من .
ا/ت: ت..و ت..و .
ا/ت بیهوش شد.
وقتی به هوش اومدم شب بود و من درخانه ی جی # بودم او و دوست ...پسرش در اتاق جی بودند.(😶🌫️)
بلند شدم تا برم و دست و صورتم را بشورم که عکس،دوست ...پسر قبلیم و جی# رو دیدم که یک دفعه ....
ادامه دارد.....
مایل به پارت بعدی؟
وقتی چشمام رو باز کردم کسی رو دیدم که انتظار دیدنشو نداشتم
یک ساعت قبل: ا/ت: وقتی در جشنواره. بودم دوستی را دیدم که سال ها او را ندیده بودم و انتظار دیدنشو نداشتم.
جی#: سلام دوست قدیمی .
ا/ت: سلام دوست قدیمی من و او بهترین دوست های هم بودیم.چند لحظه بعد کسی را دیدم که برایم باور نکردنی بود.
جی#: آهان راستی معرفی میکنم دوست...پسر من .
ا/ت: ت..و ت..و .
ا/ت بیهوش شد.
وقتی به هوش اومدم شب بود و من درخانه ی جی # بودم او و دوست ...پسرش در اتاق جی بودند.(😶🌫️)
بلند شدم تا برم و دست و صورتم را بشورم که عکس،دوست ...پسر قبلیم و جی# رو دیدم که یک دفعه ....
ادامه دارد.....
- ۲۸۸
- ۲۴ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط