یه سکانس تو سریال در انتهای شب ماهرخ به پدرش اعتراض کرد چ

یه سکانس تو سریال در انتهای شب ماهرخ به پدرش اعتراض کرد چرا اجازه ندادی بازیگر بشم؟! و پدرش جواب داد « تو اگر واقعا میخواستی بازیگر بشی به حرف من گوش نمیدادی و میشدی» میدونی میخوام چی بگم؟! راهِ خودتو برو چون بعداً کسی حسرتهای تورو گردن نمیگیره حتی همون آدمی که محدودت کرده🌱

#عاشقانہ
#حس_خوب
#آموزنده
#انڪَیزشی

#𝒔𝒂𝒏𝒂𝒛_𝒌𝒉𝒂𝒏𝒐𝒎𝒎
دیدگاه ها (۰)

مادربزرگ همیشه میگه: خدا بدونِ احوال پُرست نذاره! ازش میپرسم...

شما هرگز نمیدانید که در زندگی خصوصی افراد چه میگذردعلیرغم ظا...

و قسم به صبر! که تو خداوندِ رویداد های محالی 💛#عاشقانہ#حس_خ...

#تراپیست 🌱 میدانید چیست؟ آدم اگر خودش را دوست نداشته باشد، ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط