بلک رز part 26

_ منظورت چیه؟
+ اوه ... اشتباه برداشت نکن ... منظورم اینکه روبرتو خیلی مرد مهربونیه
_ اره خب ... روبرتو هیچ وقت نمیزاره زری آب تو دلش تکون بخوره
به قول خودش میگه رزی گنچینشه ...
پوزخند ترسناکی روی لبای تهیونگ شکل گرفت
+ هه ... گنج ... آره خب رزی گنج بزرگیه برای
همه مخصوصا روبرتو و جیمین ...
ابرو هامو بالا دادم
_ جیمین ؟!
به کیک روی میز اشاره کرد و بحث رو صد و هشتاد درجه تغییر داد .
+ این کیک واقعا خوشمزست
حرفای تهیونگ آدم رو به شک مینداخت
_ چرا اینقدر درباره رزی کنجکاوی ؟
+ فقط میخواستم بدونم دختر مورد علاقه‌ام با کیا میپره ...
با این حرفش انگار کم مونده بود غش کنم ،
لبخند پهنی تحویلش دادم و با لحن لوسی و کش داری گفتم ،
_ هییی کیم تهیونک خوب بلدی مخ بزنی ،
لبخند دختر کُشش رو برای بار هزارم تحویلم داد .
بهش خیره شدم ، خیلی خوشگل بود قیافش آرامش
خاصی رو بهم تزریق میکرد دلم میخواست بگیرم بچلونمش .
+ نظرت چیه فردا دوباره همو ببینیم جنی ؟
از خدا خواسته سریع جواب دادم ،
_ موافقم ، ولی کجا ؟
+ بار
_ بار ؟
+ اهوم یکم خوش گذرونی خوبه ، موافقی ؟
_ اوه البته ...
+ اون رفیق خُلتم بیار
با خنده گفتم ،
_ هیییی به دوست من توهین نکن میزنمتاااا
تک خنده ای کرد و دستاشو به نشونه تسلیم بالا آورد
+ اوکی اوکی ببخشید
_ بخشیدم
+ از کازینو خوشت میاد
ابرو هام بالا رفت ، پوزخندی زدم
_ من از قمار اصلا خوشم نمیاد مستر کیم ...
+ از باخت میترسی ؟
موهامو پشت گوشم انداختم و پوزخند زدم
_ من از هیچی نمیترسم