جیمین فیک زندگی پارت ۶۶

جیمین فیک زندگی پارت ۶۶#


ات با بغض: پس خیلی مطمئنی که اون بچه توعه
جیمین: اره چون من حاملش کردم

دیگه جیزی نگفتم و رفتم بیرون . حتی جیمین هم دنبالم نیومد . حتما جیمین با النا رابطه داشتهقبل از اون شب چون انقدر سریع زن حامله نمیشه و از اونجایی که جیمین هم مطمئنه که بچه تو شکم النا برای خودشه پس حتما چند بار باهم رابطه داشتن . ولی خی جرا باید برام مهم باشه. جیمین کاملا رک همه چیز و گفت

ویو جیمین

اعصابم از حرف های ات خورد بود. نمیتونست تنها بچم رو بکشم اما احساس میکنم که ات رو ناراحت کردم . تحمل النا رو هم نداشتم خیلی رو مخم بود
یونگی و هوسوک اومدن

هوسوک: حال بابای ما چطوره
جیمین: واقعا حوصله ندارم
هوسوک: چرا ؟ داری پدر میشی باعث خوشحالبت نیست حالا مهم نیست از کی
یونگی: شایدم نه
هوسوک: چی نه ؟
یونگی: جیمین تو قبل از اون شب با النا رابطه داشتی ؟
جیمین: نه اصلا ندیدمش
هوسوک: که چی مثلا هیونگ
یونگی: یه چیز اینجا مشکوکه
جیمین: چی .؟ چی مشکوکه؟
یونگی: یه زن نمیتونه انقدر سریع حامله بشه اونم تو چند روز
هوسوک: این یعنی ...
.
.
.
امیدوارم خوشتون بیاد و حمایت کنید