اش امشب دردلم

ڪاش امشـب دردلـم
حـس بهـارے داشتـم

ڪاش بـاچشـمان تـو
امشـب قـرارےداشتـم

ڪاش دستم رابـه
دستت مےسپردم سالها

تـا پنـاهـم مےشـدے
گـرحـال زارے داشتم
دیدگاه ها (۲)

گفت :از دوست چه خواهی که تورا شاد کند گفتم :از دوست همین بس ...

چای رفاقتمان همیشه روی سماور محبت تازه دم است قندان عاطفه ...

به نفع هیچ رقیبیاز تو انصراف نخواهم داد .....!!!

‌عاشـــــقانہ هایم تمـــــــامی نــدارد وقتی تـ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط