من خویشاوند هر انسانی هستم که خنجری در آستین پنهان نمیک

«من خویشاوند هر انسانی هستم که خنجری در آستین پنهان نمی‌کند.
نه ابرو درهم می‌کشد نه لبخندش ترفند تجاوز به حق نان و سایه‌بان دیگران است.
نه ایرانی را به غیرایرانی ترجیح می‌دهم نه ایرانی را به ایرانی.

من یک لرِ بلوچِ کردِ فارسم،
یک فارس‌زبان ترک، یک آفریقایی اروپایی استرالیایی امریکاییِ آسیایی‌ام،
یک سیاه‌پوستِ زردپوستِ سرخ‌پوستِ سفیدم که نه تنها با خودم و دیگران کمترین مشکلی ندارم بلکه بدون حضور دیگران وحشت مرگ را زیر پوستم احساس می‌کنم.
من انسانی هستم میان انسان‌های دیگر بر سیارهٔ مقدس زمین، که بدون حضور دیگران معنایی ندارم.
احمدشاملو

نوشته ی روی عکس:
من مرزی نمی بینم، شما چطور؟
دیدگاه ها (۳)

قهوه خوشمزه است …خوشمزگی اش ،به همان تلخ بودنش است ،وقتی میخ...

دلم که برایت تنگ میشود… رو میکنم به کاکتوس کنار تاقچه… کاکتو...

کیک عروسی...

ﭼﻘﺪﺭ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻨﺖ ﺭﺍ !.....ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺗﻮﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﻤﻨﻮﻉ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط