ویو تهیونگ
ویو تهیونگ
سرشو انداخت پایین
+مگه نگفتم در نیا از این عمارت خراب شده؟زد آفتاب زدی؟کلاهی کوفتی چیزی؟
سرشو راست و چپ کرد یعنی نکرده ؟
+ کلارا داری کاری میکنی بیشتر از اینا محدود بشی
که یهو یه بچه گربه اومد خودشو به پای کلارا مالوند
+ این گربه کثیفه
گربه رو برداشتم که داد زد
=نبرش توروخدا( گریه)
گربه هه دستمو چنگ انداخت و فرار کرد
+بدو بیا تو عمارت حق نداری پاتو از عمارت بزاری بیرون
بدو بدو رفت داخل عمارت به خدمتکاران ها گفتم ببرنش تو اتاقش و زنجیر هارو ببندن عوف دختره نافرمان...رفتم سراغ مشروب ها و خوردم آنقدر خوردم که دیگه تحمل نکردم و رفتم تو اتاق آت داشت گریه میکرد
+ الان وقتشه( پوزخند)
-نه خواهش میکنم
انداختمش رو تخت و دوتا دستاش و از بالا به تاج تخت بستم تا مزاحم نشن
دوستان وسط کلاسم اسمات و ساعت ۴ میزارم
سرشو انداخت پایین
+مگه نگفتم در نیا از این عمارت خراب شده؟زد آفتاب زدی؟کلاهی کوفتی چیزی؟
سرشو راست و چپ کرد یعنی نکرده ؟
+ کلارا داری کاری میکنی بیشتر از اینا محدود بشی
که یهو یه بچه گربه اومد خودشو به پای کلارا مالوند
+ این گربه کثیفه
گربه رو برداشتم که داد زد
=نبرش توروخدا( گریه)
گربه هه دستمو چنگ انداخت و فرار کرد
+بدو بیا تو عمارت حق نداری پاتو از عمارت بزاری بیرون
بدو بدو رفت داخل عمارت به خدمتکاران ها گفتم ببرنش تو اتاقش و زنجیر هارو ببندن عوف دختره نافرمان...رفتم سراغ مشروب ها و خوردم آنقدر خوردم که دیگه تحمل نکردم و رفتم تو اتاق آت داشت گریه میکرد
+ الان وقتشه( پوزخند)
-نه خواهش میکنم
انداختمش رو تخت و دوتا دستاش و از بالا به تاج تخت بستم تا مزاحم نشن
دوستان وسط کلاسم اسمات و ساعت ۴ میزارم
- ۷.۵k
- ۱۸ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط