چقدر معرکه ای
چقدر معرکه ای
که میشود با چشمهایم روی سبزه ی تنت غزل بکارم و بوسه درو کنم
وقتی آنقدر بی خبری از حالم که خواب را بغل گرفته ای!
چقدر معرکه ای...
که آنقدر بی خود و با توام که نیمه شب
خدا دستش را زیر سَرَم میگذارد و میگوید...
آرام،
آرام...
چشم هایت را ببند من میفرستمش به رویایت!
چقدر معرکه ای که با خدا سٓر و سِر داری!
#دوستت_داااااااارم❤
#شنبه_۱۲_خرداد_۱۳۹۷
#۰۰_۳۵`
که میشود با چشمهایم روی سبزه ی تنت غزل بکارم و بوسه درو کنم
وقتی آنقدر بی خبری از حالم که خواب را بغل گرفته ای!
چقدر معرکه ای...
که آنقدر بی خود و با توام که نیمه شب
خدا دستش را زیر سَرَم میگذارد و میگوید...
آرام،
آرام...
چشم هایت را ببند من میفرستمش به رویایت!
چقدر معرکه ای که با خدا سٓر و سِر داری!
#دوستت_داااااااارم❤
#شنبه_۱۲_خرداد_۱۳۹۷
#۰۰_۳۵`
- ۷۳۴
- ۱۱ خرداد ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۷)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط