دیشب ازدفترعمرم صفحاتی خواندم چون به نام تورسیدم لحظاتی

دیشب ازدفترعمرم صفحاتی خواندم، 
چون به نام تورسیدم لحظاتی ماندم، 
همه ی دفتر عمرم ورقی بیش نبود، 
همه در دفترمن حسرت دیدارتو بود.
دیدگاه ها (۱)

جقیقته

لـحظه های ســــکوتم؛ پر هیاهو ترین دقــــایق زندگیم هستندمـم...

تنهایی ﺁﺩﻣﯽ ﺭﺍ ﻋﻮﺽ ﻣﯿﮑﻨﺪ ...ﺍﺯ ﺗﻮ ﭼﯿﺰﯼ ﻣﯿﺴﺎﺯﺩ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﻧﺒﻮ...

khhhhh

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط