سالها بعد

سال‌ها بعد
من در آغوش مردی هستم
که اسمش شوهر است،
و تو زنی را عاشقانه می‌پرستی
که او را به من ترجیح دادی..

بی انصافی تا این حد!
تو او را عاشقانه دوست بداری
و اما من و لعنت به من
که در آغوش مردی هستم
که عاشقانه مرا دوست دارد و باز هم
به تو فکر می‌کنم..!
دیدگاه ها (۳)

شنیدم تو از خونه بیرون میایدرختای تجریش حظ میکنن...تو که ساک...

نشسته بودم روبروش و به زُلفای فِرفِریش نگا میکردم ...بهش گفت...

بهش میگفتن "عباس بندری" اصلیت اش مال جنوب بود ...بندریاش حرف...

دختری کتاب می فروخت و معشوقه اش را دید ,که به سویش میاید ......

مرا کم دوست داشته باش اما همیشه دوست داشته باش !این وزن آواز...

دختره پست گذاشته ..هنوز تنها هستم چون من تو را می خواستم تو ...

میدونستی برات میمیرم میدونستی مال منی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط