حذر از عشق

حذر از عشق؟
ندانم!
سفر از پیش تو؟
هرگز نتوانم
نتوانم
نتوانم...
یک نفر آمد و سهم ِدل ِتنهایم شد
آمد و علّت ِبیداری ِشبهایم شد

دل به او بستم و چشم از همه کس پوشیدم
سبب ِدلخوشی ِامشب و فردایم شد

بس صدا کرده ام او را "عسلم" انگاری
اسم او باعث ِشیرینی ِلبهایم شد

شاعرم کرد غم ِچشم ِسیاهش آخر
بهترین سوژه ی اشعار ِغم افزایم شد

غزل اندر غزل از اسم ِقشنگش گفتم
زد و گل واژه ترین واژه ی غمهایم شد

بعد ِهر شعر و غزل گریه عجب میچسبد!!
گریه اصلاً نمک ِشعر و غزلهایم شد..

#فریدون_مشیری♥️
دیدگاه ها (۰)

_ تو کجایی؟+ من در زیباترین جایِ جهان هستمدر خیالِ تو،در کنا...

𝐒𝐞𝐞𝐤 𝐥𝐨𝐯𝐞 𝐢𝐧 𝐚𝐧 𝐞𝐲𝐞 𝐭𝐡𝐚𝐭 𝐬𝐞𝐞𝐬 𝐲𝐨𝐮𝐫 𝐝𝐫𝐞𝐚𝐦 𝐞𝐯𝐞𝐧 𝐰𝐡𝐞𝐧 𝐢𝐭 𝐢𝐬 𝐜𝐥𝐨...

آنان که عشق را پیدا می کنند ؛ حالشان "خوب" می شود ،و آنان که...

‌‏عشق‏زمانے اتفاق می‌افتد ‏ڪه معشوق به شما ‏قطعه‌اے از روحتا...

فراز مردانی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط