دوستانم همه نابند طلا سیری چند

دوستانم همه نابند ، طلا سیری چند ؟
/ درد از همه شان دور ، بلا سیری چند ؟

بی گل روی عزیزان ، نفسم می گیرد
/ بی حضور رفقا ، صلح و صفا سیری چند ؟
دیدگاه ها (۹)

من اگر روزی شود نقاش این دنیا شوماین جهان را عاری از هر غصه ...

موضوع تعمق امروز:وقتی بچه بودممیگفتندهر وقت به تنهایی توانست...

دیگر نمیگویم گشتم نبود ، نگرد نیستبگذار صادقانه بگویمگشتیم ا...

نترساین پرنده با مشتی دانهاهل هیچ دلی نمیشودوقتی پرواز را فق...

صدایم می کند از دوریک چادر نشین امشب...و من لبریز پروازم به ...

صحچپتر ۱۱ _ دفتر خاطرات پنهانشب...آسایشگاه در سکوتی فرو رفته...

چپتر ۱۰ _ سقوط سایهسال ها از روزی که باربارا دوباره به دنیا ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط