دشب پلس جلو ماشنمو گرفت
ديشب پليس جلو ماشينمو گرفت
رفتم جلو، به پليسه خيلي جدي گفتم: ميدوني من کيم؟
گفت: کي هستي؟
گفتم: يعني واقعا نميدوني؟
رنگش زرد شد، گفت: نه، کي هستي مگه؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
گفتم: من يه پرندم، آرزو دارم، تو باغم باشي.??
جريمم نکرد.
اشک تو چشاش جمع شد، گفتش برو خدا شفات بده
رفتم جلو، به پليسه خيلي جدي گفتم: ميدوني من کيم؟
گفت: کي هستي؟
گفتم: يعني واقعا نميدوني؟
رنگش زرد شد، گفت: نه، کي هستي مگه؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
گفتم: من يه پرندم، آرزو دارم، تو باغم باشي.??
جريمم نکرد.
اشک تو چشاش جمع شد، گفتش برو خدا شفات بده
- ۹۱۶
- ۲۰ مرداد ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۸)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط