گوناگون sahar

دیدگاه ها (۴)

‌‌ در خموشی های من فریادهاست....#فریدون_مشیری

😜 😜

🍂 🍁 🍂 🍁 🍂 شکایت به کجا ببَرَم؟! وقتی زمانه آرزوهای مرا به قط...

بچه که بودیم ...چون چیزی نمیفهمیدیم ساکت بودیم الان چون همه ...

پارت ۱۹

من قشنگ یادم خدابیامرز پدر بزرگم سالهای خیلی دور چون از اسبش...

گونی را انداختن روی دوششون و شروع کردند به شوخی و بازی با هم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط