رقابت سخت پارت بیست و دو
#جیسو
همش گریه میکرد اعصبانی شدم
_لیسا بستههه
_هق...بست...هق...نیست
می خواستم بزنمش دلم به رحم اومد رفتم با محافظ حرف زدم
✩✧☆★✰✬✫✪⍟
_نه عمرا
_گوشیتو بده
_بفرما
_منم اینو تا پنج روز بهت نمیدم
_بیا گوشی لیسا مال منو بده
گوشی رو گرفتم دوییدم گوشیشو ندادم
_وایسااا
_عمرا
لیسا داشت میومد ببینه په خبره هولش دادم سریع درو بستم
_چه خبرهههه
_بیا گوشیت
_مرسی عاشقتم ممنون
_اینم گوشی محافظه میخوام یکیاری کنم پیداش نکنه
_بده از اینجا بندازمش پایین (ارتفاع ۷۰۰متری)
_بدو
همینطوری داشت درو میشکوند
لیسا انداخت
_باشه خودتو نکش بیا تو
لیسا پوزخند میزد چون گوشی محافظو انداخته بود پایین و گوشی خودش تو شلوار رزی بود
_گوشیم
_تو کمده
هرچی گشت پیدا نکرد
_حتما یجا دیگست میرم بگردم
درو محکم بست
_یسسسسس
#لیسا
اخییییی شماره کوکو حفظ بودم سیوش کردم kook my lovely
_لیسا یکاری کن با سیمکارت قدیمیته ؟
_اوهوم
_اینستات میاد بالا
_اره
_خو اوکیه
_اوک
خیلی خوب بود
یکی در زد
درو باز کردم
_ا سلام
_سلام بیا
_چرا
محکم دستمو کشید درو بست
حدس بزنید کی بود اگه درست حدس بزنید پیجشو تک میکنم
همش گریه میکرد اعصبانی شدم
_لیسا بستههه
_هق...بست...هق...نیست
می خواستم بزنمش دلم به رحم اومد رفتم با محافظ حرف زدم
✩✧☆★✰✬✫✪⍟
_نه عمرا
_گوشیتو بده
_بفرما
_منم اینو تا پنج روز بهت نمیدم
_بیا گوشی لیسا مال منو بده
گوشی رو گرفتم دوییدم گوشیشو ندادم
_وایسااا
_عمرا
لیسا داشت میومد ببینه په خبره هولش دادم سریع درو بستم
_چه خبرهههه
_بیا گوشیت
_مرسی عاشقتم ممنون
_اینم گوشی محافظه میخوام یکیاری کنم پیداش نکنه
_بده از اینجا بندازمش پایین (ارتفاع ۷۰۰متری)
_بدو
همینطوری داشت درو میشکوند
لیسا انداخت
_باشه خودتو نکش بیا تو
لیسا پوزخند میزد چون گوشی محافظو انداخته بود پایین و گوشی خودش تو شلوار رزی بود
_گوشیم
_تو کمده
هرچی گشت پیدا نکرد
_حتما یجا دیگست میرم بگردم
درو محکم بست
_یسسسسس
#لیسا
اخییییی شماره کوکو حفظ بودم سیوش کردم kook my lovely
_لیسا یکاری کن با سیمکارت قدیمیته ؟
_اوهوم
_اینستات میاد بالا
_اره
_خو اوکیه
_اوک
خیلی خوب بود
یکی در زد
درو باز کردم
_ا سلام
_سلام بیا
_چرا
محکم دستمو کشید درو بست
حدس بزنید کی بود اگه درست حدس بزنید پیجشو تک میکنم
- ۱۸.۸k
- ۲۲ آذر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط