n

Ȼønꝗᵾɇɍɇđ ħɇȺɍŧ
"قلب تسخیر شد"
══════════════════
𝐈𝐧𝐭𝐫𝐨𝐝𝐮𝐜𝐭𝐢𝐨𝐧 :
════‌════‌════‌════‌══
"لوسیفر هزاران سال خدا را پرستش کرد.
اما روزی، نوری که زمانی او را برای دیگران الهی کرده بود، به آتشی از سرکشی تبدیل شد...
بنابراین درخشان‌ترین فرشته از میان ابرها سقوط کرد، بال‌هایش سوخت، تا اینکه به دره‌ای عمیق و توخالی به نام جهنم رسید، تنها به این دلیل که از زانو زدن در برابر آنچه که آن را بی‌ارزش می‌دانست، امتناع ورزید. بنابراین خدا لوسیفر را از بهشت به جهنم تبعید کرد و قسم خورد که روزی لوسیفر را به خاکستر بی‌ارزش تبدیل خواهد کرد."

"اما سرنوشت چیز دیگری را رقم زد...
تمام جهان در لبه‌ی انقراض قرار داشت. خشم لوسیفر با هزاران سال عذاب شعله‌ور شده بود و بشریت ناتوان به نظر می‌رسید. بنابراین خدا در آخرین لحظات خود قبل از زندانی شدن توسط لوسیفر، نفرینی، یک پیشگویی، ایجاد کرد:

"روزی، دختری با چشمانی با رنگی به عمق اقیانوس متولد خواهد شد. او سرنوشت را تغییر خواهد داد ، قلب لوسیفر را تسخیر و او را برای همیشه در عمق اقیانوس چشمانش زندانی خواهد کرد.
══════════════════
◤𝒇𝒐𝒍𝒍𝒐𝒘 𝒎𝒆✯ : @Nova_the.star
ناوــا
دیدگاه ها (۸۲)

Ȼønꝗᵾɇɍɇđ ħɇȺɍŧ "قلب تسخیر شده"𝑃𝑎𝑟𝑡 𝒐n𝒆════‌════‌════‌════‌═...

Ȼønꝗᵾɇɍɇđ ħɇȺɍŧ "قلب تسخیر شده"𝑃𝑎𝑟𝑡 𝑡𝒘𝒐شب آرامی بود؛ آنقدر آ...

Ȼønꝗᵾɇɍɇđ ħɇȺɍŧ "قلب تسخیر شده"𝑃𝑎𝑟𝑡 𝟗اِبلیس ؟! اِبلیس سگ کی ...

Ȼønꝗᵾɇɍɇđ ħɇȺɍŧ "قلب تسخیر شده"𝑃𝑎𝑟𝑡 𝟓دو سال گذشته بود.دو سال...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط