اینم پارت دوازده
کای سرشو برگرداند و دید که کوک و جیگو دارن با هم بحث میکنن و گفت
.جیگو مگه قرار نبود باهام بیای
۰عااا من بله الان میام
.باش منتظرم
+جیگو کجا میخای بری
۰مامان گفتن باید باهاشون برم
+ولی من بهت گفته باشم جیگو تو باید بری آمریکا فهمیدی
۰ولی مامان
.جیگو جایی نمیره
که با این حرف کای جیگو و کوک تعجب کردن
+۰بله
.میگم جیگو جایی حق رفتن نداره
+ولی من با ارباب حرف زدم
.ولی منم میتونم اربابت رو منصرف کنم
+اما ارب
.همین که گفتم
.جیگو بدو دیگه وقت ندارم
۰ چ چشم
و جیگو میره که حاضر شه
(ویو کای)
داشتم به این فکر میکردم که یعنی من واقعا عاشق جیگو شدم که صدایی منو از افکارم کشید بیرون
اون جیگو و مادرش بودن
چیییی مادر جیگو میخواست اونو بفرسته آمریکا
یه لحظه سرم سوت کشید
(ویو جیگو)
حاضر شدم و رفتم دم در که دیدم به ماشین خیلی خفنش تکیه داده
واییی چقدر جذاب شده بود
رفتم جلو و سلام کردم
۰س سلام
.سلام بشین تو ماشین
و سوار ماشین شدیم
وقتی به اون مکان رسیدیم چشمام داشت میزد بیرون
اون مکان
.جیگو مگه قرار نبود باهام بیای
۰عااا من بله الان میام
.باش منتظرم
+جیگو کجا میخای بری
۰مامان گفتن باید باهاشون برم
+ولی من بهت گفته باشم جیگو تو باید بری آمریکا فهمیدی
۰ولی مامان
.جیگو جایی نمیره
که با این حرف کای جیگو و کوک تعجب کردن
+۰بله
.میگم جیگو جایی حق رفتن نداره
+ولی من با ارباب حرف زدم
.ولی منم میتونم اربابت رو منصرف کنم
+اما ارب
.همین که گفتم
.جیگو بدو دیگه وقت ندارم
۰ چ چشم
و جیگو میره که حاضر شه
(ویو کای)
داشتم به این فکر میکردم که یعنی من واقعا عاشق جیگو شدم که صدایی منو از افکارم کشید بیرون
اون جیگو و مادرش بودن
چیییی مادر جیگو میخواست اونو بفرسته آمریکا
یه لحظه سرم سوت کشید
(ویو جیگو)
حاضر شدم و رفتم دم در که دیدم به ماشین خیلی خفنش تکیه داده
واییی چقدر جذاب شده بود
رفتم جلو و سلام کردم
۰س سلام
.سلام بشین تو ماشین
و سوار ماشین شدیم
وقتی به اون مکان رسیدیم چشمام داشت میزد بیرون
اون مکان
- ۳.۰k
- ۱۸ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط