ملودیتلخ

ملودی_تلخ🍷
Part: 46
نفس عمیقی کشید
~چطور تونستین دروغ بگین؟ چطور جرعت پیدا کرده بودین دروغ بگین؟ اونم به....

درست قبل از اینکه حرفشو بزنه با نگاه تهیونگ خودشو گم کرد و ادامه حرفو خورد
دوتا دختر سکوت کردن
چهره شون یخ زده بود
بدون پلک زدن به لب تاب خیره شده بودن و حرفی نمیزدن

بادیگارد دوبار زد رو شونشون و با اشاره دست بهشون فهموند که برن بیرون

بعد ژوری که انگار تازه به خودشون اومده باشن پشت سر بادیگارد بیرون رفتن

چهره تهیونگ نرم شد و بهم نگاه کرد
_چطوری عروسک

یا خدا
عروسک
چطور یه دفعه عروسک شدم

_گفتی عاد-/ت//))_ماهانه ای درسته؟

خیلی دوست داشتم بگم به توچه عوضی

اما لعنت به این ترس

+اوهوم

_چیزی لازم نداری؟
ارههههه معلومهههه نوارررر

+نه


༺༈༺༼༻༻★☆٭★☆٭★☆٭★☆٭★☆٭٭★༺༈ད༻
دیدگاه ها (۰)

ملودی_تلخ🍷Part:47_فکر میکردم به نوار.... +ارههه ارهه یادم نب...

ملودی_تلخ🍷Part: 48+نمیخوای بری بیرون؟ بعد انگار تازه به خودش...

ملودی_تلخ🍷Part: 45از طریق دوربین مداربسته!؟؟ دوربین همه چیزو...

سلام فکر کنم همه ارمی ها میدونن امروز تولد کوکی جونمون هست ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط