پندانه

🔅 #پندانه

✍ کور خود و بینای مردم

🔹روزی از روزهای بهاری باران به‌شدت در حال باریدن بود. خب در این حالت هرکسی دوست دارد، زودتر خود را به جایی برساند که کمتر خیس شود.

🔸رندی از پنجره به بیرون نگاه کرد و همسایه خودش را دید. او می‌دوید تا زودتر خودش را به خانه برساند.

🔹رند پنجره را باز کرد و فریاد زد:
آهای همسایه! چیکار می‌کنی؟ خجالت نمی‌کشی از رحمت خدا فرار می‌کنی؟

🔸مرد همسایه وقتی این حرف رند را شنید، دست از دویدن کشید و آرام‌آرام به‌سمت خانه رفت. در حالی که کاملا موش آب‌کشیده شده بود.

🔹چند روز گذشت. این بار رند خود در میانه باران گرفتار شد.

🔸به‌سرعت در حال دویدن به‌سوی خانه بود که همسایه سرش را از پنجره بیرون آورد و گفت:
آهای! خجالت نمی‌کشی از رحمت خدا فرار می‌کنی!؟ چند روز قبل را یادت هست به من می‌گفتی چرا از رحمت خدا فرار می‌کنی؟ حال خودت همان کار را می‌کنی؟

🔹رند در حالی که سرعت خودش را زیادتر کرده بود، گفت:
چرا یادم هست. به همین خاطر تندتر می‌دوم که زیادتر رحمت خدا را زیر پایم نکنم.

🔸هستند کسانی که از زمین و زمان ایراد می‌گیرند، اما برای رفتارهای خودشان هزار و صد توجیه ذکر می‌کنند.

🆔 @Masaf
دیدگاه ها (۰)

🔅امیرالمؤمنین #امام_علی علیه‌السلام:✍️ مَن تَلَذَّذَ بِمَعاص...

🔅#پندانه✍️ طعم شیرین هدیه🔹روزی فردی جوان هنگام عبور از بیابا...

🔅#امام_مهدی علیه السلام:✍️ أما تعْلَمُونَ أنَّ الاَْرْضَ لا ...

🔅امیرالمؤمنین #امام_علی علیه‌السلام:✍️ مَن اُعجِبَ بِفِعلِهِ...

رسم زندگی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط