عشق آغشته به خون

☬⁠｡⁠)⁩ عشق آغشته به خون (｡☬⁠｡⁠)⁩
(｡☬⁠｡⁠)⁩پارت ۷۳ (｡☬⁠｡⁠)⁩

تهیونگ: تو شرکت مدرک دارم میتونی از داداش جونت بپرسی خودش بهم چیزی رو سپرده بود که ببرمش شرکت ..
مین جی تیم بار شرمنده شده بود سخت آب دهنش را قورت داد ولی همچنین حق به جانب گفت : باشه چیزی نیست ولی بدون اگه این اتفاق بیافته ... محکم دو طرف کتش را گرفت و محکم سرش را پایین کشید و در صورت اش گفت : خودم ترو میکشم
تهیونگ خبیثانه خندید سپس لبش را گاز گرفت : حسود ..
مین جی : من ؟ نه نیستم
تهیونگ: هستی
مین جی : نیستم ..
تهیونگ صورتش را بیشتر نزدیک کرد : هستی لجباز و حسود کینه ای
مین جی اخم کرد : میگم نیستم خودتی
تهیونگ تند دست هایش را دور کمر مین کی حلقه کرد سپس حولش داد روی تخت.. مین جی تند خندید سپس روی تخت دراز کشیدن .. مین جی : خودت لجبازی
تهیونگ: من لجباز نیستم تویی
مین جی : میگم نیستم ..
تهیونگ: لجباز .. در آخر هر دو تند خندید .. تهیونگ بدون معطلی لبش را روی لب مین جی گذاشت .. پر عطش بوسید معلوم نبود عشق درون آن بوسه بود یا نه ولی مین جی را وسوسه میکرد دست هایش را دور گردن تهیونگ حلقه کرد سپس خودش هم همراهی میکرد