#سگ های ولگردبانگو

مافیا و اژانس با هم صلح کرده بودند
و همه در مافیای بندر بودند
رئیس فامیا: خیلی خوشحالیم که باهم دیگه صلح کردیم
تا اینکه یکی از کار کن های مافیا گفت: رئیس دختری اومده شمارو ببینع به نام «سانا» رئیس مافیا لیوان را گذاشت و کتش را درست کرد و بلند شد
دست هایش را در جیبش گذاشت و به
کارکن گفت: ممنون که خبر داری
رئیس مافیا رفت ولبخندی زد و دوید
ولی پرت شد اونور همگی اومدند
چویا دستش را روی دل رئیس گذاشت
و با اعصبانیت به دختر نگاه کرد و گفت : دختریکه چرا اینکارو کردی؟
دختر: به تو چه چیکاره هستی؟
رئیس مافیا : چویا بس کن اون ساناست سانالبخندی زد و گفت: رئیس هنوز مثل قبلی
رئیس مافیا: تو هم همینطور
دیدگاه ها (۰)

#اتک ان تایتان

#انیمه

https://wisgoon.com/pin/40101360/ htt...

https://wisgoon.com/pin/39148852/ ...

( روز مرگت مبارک)پارت اولفئودور نیکولایفئولایمیدونم اولش یکم...

ماموریتای امروزش خیلی سخت بودن مافیا کشته های نسبتا زیادی تو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط