امروز تو کوچه داشتم رد میشدم

امروز تو کوچه داشتم رد می‌شدم
یه نفر روی پله‌ها نشسته بود...
داشت با موبایل حرف می‌زد
تا من از جلوش رد شدم
اتفاقی از مکالمه‌اش شنیدم:
"نه خدایی تو دلت واسه ما تنگ نشده؟!"
با بغضِ عجیبی گفت...😕
دیدگاه ها (۲۴)

#قشنگیاته_فرفری 😀

#خدایا هیچکس بلد نیست مثلِ تو مهربونی کنه...🌹🍃

اندکی #آرامش بنوشیم...😀🍃#حس_خوب_فرفری 😍

خوب باش تا بخشی از دنیا جای قشنگی شه با وجودت...🍃😀#بخاطر_آید...

از کوچه تون با بغض رد میشممن، هم‌صدای ابر و بارونمهم پیشمی، ...

از کوچه تون با بغض رد میشممن، هم‌صدای ابر و بارونمهم پیشمی، ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط