نه بهاری

نه بهاری
و نه یاری دیگر
حیف
اما من و تو
دور از هم می پوسیم
غمم از وحشت پوسیدن نیست
غمم از زیستن
بی تو در این لحظه پر دلهره است____
دیدگاه ها (۶)

تنها تورا ستودمآنسان ستودمت که بدانند مردمانمحبوب من به سان ...

اگر تو بازنگردیامید آمدنت را به گور خواهم بردو کس نمی داندکه...

مرا بگذاربه خویشتن بگذارمن و تلاطم دریاتو و صلابت سنگمن و شک...

گفته بودند که از دل برود یار چو از دیده برفتسال هاست که از د...

نتوان وصف تو کردن

تا خدا، یک رگ گردن باقی است...زندگی جاریست...:**))نه تو می م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط