مافیای خطرناک من

پارت اخر
ودیدم داره برام صبحانه درست میکنه برام پنکیک شکلاتی با قهوه درست کرده بود که گفتم
+سلام عشقم صبحت بخیر
_سلام گرلم خوب خوابیدی
+اره عشقم
_بیا صبحانه بخور
+برم دست وصورتمو بشورم الان میام
_باشه عزیزم
ویوا/ت
رفتم سر میز صبحانه داشتیم صبحانه میخوردیم که جونکوک گفت
_عشقم امشب میبرمت کافه
+اخ جون
_ساعت هشت اماده باش میام دنبالت
+باشه
_من الان میرم باند مافیایی بعد میام دنبالت
+باشه خداحافظ
_خداحافظ
ویوا/ت
جونکوک رفت من هم میز صبحانه رو جمع کردم بعداز جمع کردن میز رفتم یه دوش بگیرم بعد از 10مین اومدم بیرون ساعت دو و نیم بود
پرش زمانی به ساعت هفت شب
ویوا/ت
داشتم کم کم اماده میشدم که گوشیم زنگ خورد جونکوک بود
مکالمه:
_سلام گرلم
+سلام عشقم
_میگم عشقم من تا بیام دنبالت دیر میشه میتونی خودت بیای
+اره میام مشکلی نیست خداحافظ
_خداحافظ
پایان مکالمه
ویوا/ت
میدونستم جونکوک از لباسای باز بدش میاد ولی میخاستم حرصشو دربیارم یکی از باز ترین لباس هام رو پوشیدم بایه کفش پاشنه بلند مشکی موهام رو هم حالت دادم یه ارایش ملایم کردم و راه افتادم بعد از10مین به اونحا رسیدم
جونکوک بادیدن من بلند شدن به هم سلام کردیم وگفت
_مگه نگفتم لباس باز نپوش خوشم نمیاد
+دوست داشتم
_عیب نداره بیب شب جبران میکنی میدونم باهات چیکار کنم
+نه کوک غلط کردم ببخشید
_دیگه فایده نداره
+ای خدا خودت بهم رحم کن
ویوا/ت
رسیدیم خونه جونکوک منو بغل کرد وبرد بالا پرتم کرد روی تخت خواب ولباساشو یکی یکی در اورد بعد از دراوردن لباسای خودش لباسای منم در اورد بعد بهم گفت بهت قول میدم درد نداشته باشه خوب ولی بلاخره باید تنبیهت میکردم روم خیمه زد وروی گردنم کیس مارک گذاشت منم از شدت درد ناله میکردم بعد بلند شد وبه سرعت دیکش رو واردم کرد من هی ناله میکردم ولی کوک اهمیت نمیداد انقدر ناله کردم که خوابم برد
پرش زمانی به یکسال بعد
+ای خدا ای
_عشقم چیشده
+حالم خوب نیست پاشوبریم دکتر
_بریم
ویو جونکوک
ا/ت روبردم دکتر بردنش تو اتاق دکتر ومن بیرون موندم تا بیاد بعد از چند دقیقه کتر اومد وگفت خانومتون شش ما حامله هستن
خوشحال شدم و برای عشقم کلی خوراکی خریدم
پرش زمانی به زمان زایمان
+اییی بچه داره میاد بریم بیمارستان
_باشه
پرش زمانی به بدنیا اومدن بچه
پرستار: اقای جئون بچتون دختره
_اخجون
بچه به دنیا اومد وباهم به خوبی وخوشی زندگی کردن 💜💜💜
دیدگاه ها (۰)

وقتی مافیاست وگروگان میگرتت و بعدش عاشقت میشه

مافیای خطرناک من

مافیای خطرناک من

پارت ۹۶ فیک ازدواج مافیایی

فیک عشق ابدی

پارت ۸۲ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط