قسمت دوم

قسمت دوم:
بریممم زووود

توی درمونگاه:

دی او: من متاسفم
دکتر:چیزی نیست این اتفاق نشانه ی بلوغه اصلا نترس این رو بگیر ویادباشه عوضش کنی باشه اصلا نترس
دی او:مرسی دکتر
بکیون:واو دی او جونم بزرگ شدی دکتر کی من بزرگ میشم؟
دکتر:من نمیدونم بکیون بالاخره میشی ./فهمیدم

زنگ خونه میخوره وبکیون و دی او دارن میرن خونه:

دی او:میگما بکیون مامان نیست که بهش بگم و دکتر گفت که باید از اونا بخرم ولی تنهایی روم نمیشه
بکیون :بیا باهم بخریمش .

مغازه:

بکیون میره تمام قفسه هارو میگرده و میاد پیش دی او:

بکیون: بکی گزارش میده  100 مدل وجود داره چند تا هم تخفیف خورده انتخاب کنید خانوم
دی او: دی او جواب میده  بریم ی تخفیف دارش رو بخریم !
بکیون :تو میتونی برش دار دی او
دی او:گرفتمش /ایولل بریم
خانوم فروشنده :خوش اومدید
بکیون:این خانومه برو برو اونجا و این رو بهش بده
دی او :چشم
یهو مشتری هاحمله میکنن به فروشگاه و بکیون می افته
دی او :بکیون جووونم نه نه تو نباید بمیری
بکیون :من خوبم من قدرتم رو بهت منتقل میکنم بروووووو
دی او:بکیووووووووووووووووون ........
بالاخره میخرنش میرن خونه ........
ادامه دارد......