تلنگر

#تلنگر

مردی به دهی سفر کرد زنی که مجذوب سخنان او شده بود از مرد خواست تا مهمان وی باشد. شخص پذیرفت و مهیای رفتن به خانه‌ی زن شد.

کدخدای دهکده هراسان خود را به آن شخص رسانید و گفت : این زن، هرزه است به خانه‌ی او نروید !

مرد به کدخدا گفت : یکی از دستانت را به من بده !!!

کدخدا تعجب کرد و یکی از دستانش را در دستان او گذاشت.

آنگاه مرد گفت : حالا کف بزن !!!

کدخدا بیشتر تعجب کرد و گفت: هیچ کس نمی‌تواند با یک دست کف بزند ؟!!

مرد لبخندی زد و پاسخ داد : هیچ زنی نیز نمی تواند به تنهایی بد و هرزه باشد، مگر این که مردان دهکده نیز هرزه باشند.
دیدگاه ها (۱)

✨🌱صیانه ماشطه🌱✨👈یکی از زنانی است که #امام‌صادق علیه السلام د...

نبوت را نگینی یا #خدیجه#شفاعت آفرینی یا خدیجهبرایم مادری کن ...

⬅️ بعضی انقلابیون این تصور را دارند که می‌شود با استفاده از ...

p18ات قدم های مستقیم تندی سمت دفترش برمیداشت، و پدرش پشت سرش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط