باورم نمیشد حاج احمد باشد

باورم نمی‌شد حاج احمد باشد!


️تازه رسیده بودم به قرارگاه. همانطور که داشتم می رفتم، صحنه ای عجیب دیدم. در آن هوای گرم و در آن موقع از ظهر که تمامی نیروها از شدت گرما داخل سنگر بودند، حاج احمد کنار تانکر آب نشسته بود و با عشق، ظرف های ناهار بچه های قرارگاه را می شست.
 
گفتم شاید حاج احمد نباشد؛ اما وقتی جلوتر رفتم، دیدم خود اوست. آدمی مثل حاج احمد با آن همه برو بیا، فرمانده تیپ 27 محمد رسول الله(ص) و مسئول قرارگاه تاکتیکی، بیاید و کنار تانکر آب، بشقاب های نیروهایش را بشوید!؟
 
فوری دوربینم را آماده کردم و خیلی سریع، قبل از اینکه متوجه شود، از او در آن حالت عکس گرفتم.

جاوید الاثر حاج احمد متوسلیان
دیدگاه ها (۱۳)

بترساز او که سکوت کرد وقتی دلش را شکستی،او تمام حرفهایش را ج...

...

... تنهایی ینی کسی رو نداشته باشی باهاش درد و دل کنی ...اون ...

کِتابِ سـَرْنِوِشتبَرایِ هَـــــر کَـــــسْ چیزیْ نِوِشتْ......

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط