در موسمی که خستگیام میبرد ز جای

در موسمی که خستگی‌ام می‌بَرَد ز جای
با من بدار حوصله، بگشای در ز حرف

نیما_یوشیج
دیدگاه ها (۱۶)

چون خیال تو درآید به دلم رقص کنانچه خیالات دگر مست درآید به ...

باران اندک داغ بی ابی را در دل کویر تازه می کندکم ات می سوزا...

کوه صبرم من ولی از غصه می دانم شبی، بی گمان این غم مرا آخر ...

او حرف میزد،و با هرکلمه اشمرا به نخستین،روزهایِ آفرینش می بر...

🍁🧡#پاییز‌بهاریست‌ک‌عاشق‌شده‌است🧡🍁‌ فقط گاهی #بنشین جای منتا ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط