همون دستایی که عمری به دستای تو عادت کرد

همون دستایی که عمری، به دستای تو عادت کرد
تو رو دست خدا داد و خیال دلو راحت کرد
تو که عمری فقط گفتی، جدایی چاره ی درده
گذشتی از منِ تنها، آره این اشک یک مرده
تو که دیدی غریبیمو، چرا فکر سفر کردی
یه کم فک کن به رفتارت، کیو تو در به در کردی
تو دستای منو عادت، به دستای خودت دادی
ندونستم مثل بید،‌ می لرزی به هر بادی
چقد سخته تو تنهایی، ‌همه ش میگم که اون مُرده
ولی نه! ای دل ساده…تو رو از خاطرش برده

چقد سخته تو گریونی، ولی اون داره می خنده
قسم میدیش که برگرده، ولی اون از تو دل کنده
تو که دیدی غریبیمو، چرا فکر سفر کردی
یه کم فک کن به رفتارت، کیو تو در به در کردی
آره تو در به در کردی،‌ اونی که خسته بود از درد
تو که دیدی غریبیمو، چرا فکر سفر کردی
یه کم فک کن به رفتارت، کیو تو در به در کردی
تو دستای منو عادت، به دستای خودت دادی
ندونستم مثل بید،‌ می لرزی به هر بادی
دیدگاه ها (۳۲)

یادت بماند دوست داشتن،به جانِ آدم سنجاق می شود!آن را برایِ ک...

یه دوره هایی هست که حال هیچی رو ندارم. دو بار در سال، دو دور...

‏هیچوقت اون آرامشی که کنارت داشتم رو با هیچکس پیدا نکردم یا ...

تو نباشی جاییْ واسع تنفُسْ نیس:))♡

کیوت ولی خشن پارت ۱۵اونم سرعت ماشینو کم کردو تو رو کشوند رو ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط