از میان گستره خیال انگیز شب

از میان گستره خیال انگیز شب
گذر ڪرده‌ام ..
تا دور دستهاے تو را
بے وقفه قدم زده ام
به انتظار آفتاب نگاهت ..

دعوت ڪن مرا
به محبوبه هاے نیلے آغوشت
تا به ارغوان لبانم مبتلا ڪنم تو را
تا صبح را به عشق بنوشانمت ...💜


#فریبا_فدایی

.
دیدگاه ها (۱۱)

که جز تو با دگرمنیست ذوقِ گفت و شنید...💜#حسین_منزوی.

...وشب‌ها‌بغضــــهایم بال‌خواهند‌شد‌برای به‌تو‌ࢪسیدن....💜#با...

شب آغاز دست بہ سر ڪردنِبغض‌هاییـست ڪہاڪَر بمانندناخوداڪَاه ش...

آرزوهایم را به خدا گفتم!روی نگاه شمعدانی ها اشک نشست!شعر من ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط