چندپارتی
#چندپارتی
رزِسفید
پارت سوم
_من یه گل خاص میخوام!
+ گلیو مد نظر دارید؟
_بله
+ اسمشو میشه بگید؟
_رزا!
دختر با چشمای گرد شده به پسر رو به روش نگاه کرد...پسر آروم آروم به دختر نزدیک شد و در دوقدمیش قرار گرفت...
_گلی به اسم رزا..باچشمای قهوهای
نفس توی سینه رزا حبس شده بود...نمیدونست چی باید بگه...انگار زبونشو بریده بودن...
شروع کرد به تندتند نفس کشیدن...چشماش دور اتاق چرخید و دوباره به چشمای پسر دوخت...
_من...عاشق اون گل شدم و میخوام برای من باشه
+ م..من..
_فقط یه کلمه بهم بگو دوستم داری یانه؟
+ جونگکوک..من..از همون روزی که دیدمت عاشقت شدم...
پسر دیگه کاراش دست خودش نبود...در عرض یک ثانیه دستاشو دور صورت رزا قاب کرد و لباشو به لبای دخترک دوخت...آروم لباشو میمکید...
رزاهم آروم دستاشو روی سینه جونگکوک گذاشت و پسر رو همراهی کرد...بعد از چند مین از هم جداشدن
توی صورت هم مفس هاشونو فوت میکردن و پیشونیشونو به هم چسبیده بود...
_از این به بعد تو مال منی!...فقط من!
+ البته جناب جئون
_رز سفید من!
پایان
مایل به حمایت؟!
نظرت برام مهمه کامنت بزار و نظرتو بگو!...
رزِسفید
پارت سوم
_من یه گل خاص میخوام!
+ گلیو مد نظر دارید؟
_بله
+ اسمشو میشه بگید؟
_رزا!
دختر با چشمای گرد شده به پسر رو به روش نگاه کرد...پسر آروم آروم به دختر نزدیک شد و در دوقدمیش قرار گرفت...
_گلی به اسم رزا..باچشمای قهوهای
نفس توی سینه رزا حبس شده بود...نمیدونست چی باید بگه...انگار زبونشو بریده بودن...
شروع کرد به تندتند نفس کشیدن...چشماش دور اتاق چرخید و دوباره به چشمای پسر دوخت...
_من...عاشق اون گل شدم و میخوام برای من باشه
+ م..من..
_فقط یه کلمه بهم بگو دوستم داری یانه؟
+ جونگکوک..من..از همون روزی که دیدمت عاشقت شدم...
پسر دیگه کاراش دست خودش نبود...در عرض یک ثانیه دستاشو دور صورت رزا قاب کرد و لباشو به لبای دخترک دوخت...آروم لباشو میمکید...
رزاهم آروم دستاشو روی سینه جونگکوک گذاشت و پسر رو همراهی کرد...بعد از چند مین از هم جداشدن
توی صورت هم مفس هاشونو فوت میکردن و پیشونیشونو به هم چسبیده بود...
_از این به بعد تو مال منی!...فقط من!
+ البته جناب جئون
_رز سفید من!
پایان
مایل به حمایت؟!
نظرت برام مهمه کامنت بزار و نظرتو بگو!...
- ۲.۵k
- ۲۴ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط