شد ام دور ز آ غوش تو امشب یارم

شدہ ام دور ز آ غوش تو امشب یارم
چہ ڪنم از غم مهجورے تو بیدارم

از همان شب ڪہ ترا دیدم و گشتم بیمار
هرشبم تا بہ سحر، خون زدلم مے بارم

لمس دستان تو ممڪن نشود بر این تن
امشبم حسرت آ غوش تو در دل دارم
دیدگاه ها (۱)

پا به پایت عاشقانه این همه راه آمدمغافل اما هم چو یوسف ب...

تن تو حس قشنگی به تنم می دهد وبهترین حس تنم حس هم آغوشی توست...

لمس دستان قشنگت ، همچنان یک آرزوستخانه ی این دل خراب و ...

بی تو اینجا گذرِ ثانیه ها آسان نیستزیر باران تو نباشی به خدا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط