و عمر شیشه ی عطر است پس نمی ماند

و #عمر، شیشه ی عطر است! پس نمی ماند
#پرنده تا به ابد در #قفس نمی ماند

مگو که خاطرت از حرف من مکدر شد
که روی #آینه جای #نفس نمی ماند

طلای #اصل و #بدل آن چنان یکی شده اند
که #عشق جز به هوای #هوس نمی ماند

مرا چه #دوست چه #دشمن ز دست او برهان
که این #طبیب به فریادرس نمی ماند

من و #تو در #سفر_عشق دیر فهمیدیم
#قطار، منتظر #هیچ_کس نمی ماند

✍️ #فاضل_نظری

؛__________❤__________

#شعر #نثر
#گنجینه_ادب_فارسی
#ادبیات_فارسی
#سرای_فارسی
#آشیانه_شعر_نثر
#داستان #داستانک
#حکایت #شعر_آیینی
#شیشه_عطر #شیشه #عطر
دیدگاه ها (۲)

سر رشتهٔ #شادی ست خیال خوش توسرمایهٔ گرمیست مها آتش #توهرگاه...

#تن آدمی شریف است به #جان آدمیتنه همین لباس زیباست نشان #آدم...

#كَرَم كنار ِ كريميِّ تو كم آوردهبه پيشگاه تو #دريا ی غم نم ...

زندگی چون گل سرخی است . . .

#پیرمرد ی تمام عمرش را بین #بازار و #کوچه سر می کردهرکسی بار...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط