مردی دوست داشتنی ولی نداشتنی p10 پارت اخر

(بچه ها ازین به بعد علامت کوک _ ات + هوپی؟)
ویو ات: دیدم جونگکوک برگشت خونه گفت که جیهوپو دسگیر کردم.
+جونگکوک سوالی داشتم
_بفرما
+من دوستت دارم
_واقعا
+اره
_منم بیبی(و بوسیدش)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
؟ اوضیا ازادم کنید (با داد بلند)
؟ کرید میگم ازادم کنید
که یک دفعه ات وارد شد
؟ ات. تو اینجا چیکار میکنی
+امدم ببینمت برای اخرین بار چون امروز روز اخر زندگیته
؟ یعنی چی. تو الان منو بخشیدی
+چرا باید یک ادم خیانت کار رو ببخشم
؟ ترو خدا ببین دست خودم نبود (بچه ها قراره این پارت غمگین باشه)
+منم که باور کرم ولی ببخشید.
؟ ات
+خداحافظ جیهوپ
که جونگکوک از پشت یک گلوله تو سر جیهوپ خالی میکنه و...
(ات گریه ی شدید میکنه و همونجا خودشو خلاص میکنه)
_اتتتتتت نهههههههههه (داد بلند)
ویو به 3 سال بعد؛: جونگکوک دیوونه میشه و میبرنش تیمارستاپ اونم افسردگی میگیره و خودشو با تیغ خلاص میکنه.

♡ پایان♡
و تمام بچه ها اینم چند پارتیه جیهوپ اگه درخواستی هم دارید بگید بای بای. 🩷🩷