خانه ام در باغ صیادست باور می کنید

خانه ام‌ در باغ صیادَست باور می کنید
لانه ام ‌در معرض بادَست باور می کنید

چون شما ای عاشقان رفته از یاد همه .....
درد من هم رفتن از یادَست باور می کنید

قصه ی عشقم زبانزد در میان کوچه هاست
نامِ من در کوچه فرهادَست باور می کنید

در گلویم بغض سنگینی فروکش میکند
بغض من از جنسِ فریادَست باور می کنید

سالها از عمر من فصل بهارانی نداشت
من بهارم روزِ میعادَست باور می کنید

در میانِ گریه ها گه گاه میخندم ب خویش
من دلم با یاد او شادَست باور می کنید

آه ای صیاد رحمی کن به این مرغ حزین
کاو دلش با غصه همزادَست باور می کنید
دیدگاه ها (۱)

آمدی...معجزه ای بود مداوا شدنمگم شدن در خودم و پیش تو پیدا ش...

می روم لایق من گرمی آغوشت نیستعطر محزونِ تنم درخورِ تن پوشت ...

#به_تو_فکر_میکنم_و_عشق_آرام_از‌_روی_گونه_هایم_سُر_میخورَدتحم...

خواب بودی حیفم آمد با لبت بازی کنمپیش خود گفتم کمی تمرین خود...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط