میری کتابتو باز میکنی

میری کتابتو باز میکنی
که‍ مثلن‍ درس بخونی ولی
یهو تو مخت زلزله‍ میشع
یهو انواعُ اقسام فکراعُ بدبختیا
میریزن رو سرت ..
کتابُ میبندیُ دوباره
ازشون فرار میکنیُ..میخابی :]
دیدگاه ها (۳)

+ ب خاب لنتی ، داریم میمیریم ما داره اَزمون خون میاد ، قرمزع...

دیگه دوست دارمام تموم شد...مواظب باش تنفرم غیرقابل تحمل تر ا...

‏زیادی از خودت نگذر‏ی روز ب خودت میای میبینی ازت پل ساختن بر...

از تو بدش نمیاد، اما اونقدری هم که وانمود میکنه،دوست ندارهمن...

اینم پارت هشت

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط