همونطور که داشت دونه دونه نارنگیارو میچید تو ظرف پرسید
•همونطور که داشت دونه دونه نارنگیارو میچید تو ظرف پرسید: راستی به نظرت من اگه فصل بودم، کدومش میشدم؟
گفتم: حقیقتش سوال خیلی سختیه.ولی مثلا وقتایی که مثه الان واسم نارنگی پوست میکنی و دستات بوی نارنگی میگیره، پاییز.
وقتایی که میخندی و گونههات گرد و برجستهتر به نظر میاد، جوری که انگار آلوچه توشون قایم کردی، بهار.
وقتایی که اشک از چشات شره میکنه و مثل آدم برفی قطره قطره از صورتت آب میچکه، زمستون.
وقتایی هم که دستای گرمت رو تو دستم میگیرم و داغیش رو حس میکنم، تابستون.
کدومشون رو بگم که تو و فصلا ازم دلخور نشین؟
غش غش خندید. برق ذوق و خوشحالی رو به وضوح تو چشاش میدیدم.
گفتم حالا به این فصلا، ستارهی پر نور توی چشات رو هم اضافه کن😍🌟
#𝑺𝒆𝒕𝒂𝒓𝒆𝒉✮
گفتم: حقیقتش سوال خیلی سختیه.ولی مثلا وقتایی که مثه الان واسم نارنگی پوست میکنی و دستات بوی نارنگی میگیره، پاییز.
وقتایی که میخندی و گونههات گرد و برجستهتر به نظر میاد، جوری که انگار آلوچه توشون قایم کردی، بهار.
وقتایی که اشک از چشات شره میکنه و مثل آدم برفی قطره قطره از صورتت آب میچکه، زمستون.
وقتایی هم که دستای گرمت رو تو دستم میگیرم و داغیش رو حس میکنم، تابستون.
کدومشون رو بگم که تو و فصلا ازم دلخور نشین؟
غش غش خندید. برق ذوق و خوشحالی رو به وضوح تو چشاش میدیدم.
گفتم حالا به این فصلا، ستارهی پر نور توی چشات رو هم اضافه کن😍🌟
#𝑺𝒆𝒕𝒂𝒓𝒆𝒉✮
- ۱۱۰.۳k
- ۱۴ مهر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط