خب وقتشه یکم از زندگیم بگم

خب وقتشه یکم از زندگیم بگم
سال نود و هشت ما تصادف کردیم و داداشم سه تا مهره ی گردنش شکست و دیگه نمیتونه راه بره ...
دیدگاه ها (۱۱)

اون دوست کیوتت❤

پشمام حاجی این خره ...

بچه ها مقنعه مدرسه ی من بعد هفتمیا میگفتن شما نظافتچی سرویس ...

چرا اینجوری دوبله کردن ؟ 🤣

سلام پرنسسام چطورین؟ارباب وردویلتون اومده بهتون خبر خوب بده ...

𝑷𝒂𝒓𝒕 𝟏𝟏(یک روانی) *سه سال بعد*مین سو!مین جائه!مین سئوک! بیای...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط